محل تبلیغات شما



سلام  و عرض ارادت خدمت تمام کسانی که بهم سر میزنند

یه حدیثی هست از امام صادق فکر کنم که میگه با اغنیا نشست و برخواست نکنین

مقام معظم رهبری یه تفسیر جالبی دارن که میگه(البته من به زبون خودم نوشتم) ، یه وقتایی شما یه حدی از زندگی و معیشت داری مثلا خونه و ماشین معمولی  داری خدارو شکر میکنی نعمتهایی بهت داده، ولی وقتی میری خونه فردی که ثروتمنده ، خونه داره مثل قصر و ماشین خیلی گرون و انچنانی و زندگی مجللشو میبینی بخودت میگی عجب! پس من هیچی ندارم، خدا هیچی نداده به من، ودرنتیجه تحقیر میکنی اون نعمتی رو که داری، و نسبت به نعمتهایی که خدا داده بی اعتنا میشی، بقول شاعر چه داده اند به ما تا دوباره بستانند

و اینجاست که میگه شکر نعمت نعمتت افزون کند

کفرنعمت از کفت بیرون کن

تو این گرونیای این هفته که اعصاب همه رو خراب کرده بود، داشتم به این فکر میکردم که خدا چه نعمتایی بهم داده، 

پیشنها میکنم شماهم یه لیست بنویسید از داشته هاتون، وما مادی ها نه، حتی سلامتی، میدونین همین که میتونیم راه بریم، میتونیم نفس بکشیم، برای درک بیشترش بهتره بریم یه سر بیمارستان، قبرستون،  اسایشگاههای معلولین

نعمت پدر ومادر. خیلیارو میشناسم که حاضرن میلیون هاتومن بدن تادوباره پدرو مادرشون زنده بشن و درکنارشون باشن، اغوش مادر پر از حس عشقه، نگاه محبت امیز پدر تهه لذت دنیاست

داشتن دوست خوب  داشتن همسر خوب، داشتن بچه. کار،این که سالم باشی و بتونی هر غذایی بخوری، این که بتونی با همسرت قدم بزنی، این که ماهی یبار بری سینما

اینکه مسافرت بری، این که های زیادی هست   همین الان لیست چیزایی که تو یکسال اخیر خوشحالتون کرده و ازش لذت بردینو بنویسین


آسدی میخَ

تعجب نکنید! یه جمله ترکی هست که یعنی اویزون کرد به میخ

یادم رفت آ: سلام ،امیدوارم حال دوستای گلم خوب باشه

یادمه یه سال تابستون با رفیقم در بدر دنبال کار و کسب درآمد بودیم ،شور و شوق جوونی بود،دوس داشتیم یه پولی دربیاریم یکم مستقل باشیم،رو شیشه یه چلوکبابی زده بود یه کارگر ساده نیازمندیم،ما هم با امیدی بیهوده رفتیم تو،صاحب چلوکبابی یه نگا به ما کرد چنتا سوال ک.شر پرسیدبعد گفت زنگ میزنم بعد گفت شمارتونو بدید ،منم شماره خونمونو دادم ( اون موقع موبایل اینا نبود فک کنم سال ۸۵ اینا بود .البته بودا ولی گرون بود فقط دست بعضی بابا ها بودش )خلاصه من شماره رو گفتم و اون خبیثِ کبابی زد رو ماشین حساب شماره مارو ،منو رفیقمم متعجب اومدیم بیرون که چرا با خودکار رو کاغذ یادداشت نکرد و استرس این که اگه دستش بخوره پاک بشه چی میشهاونجا بود که رفیقم گفت آسدی میخ آ ،بیزی

ومن فهمیدم کلا نباید امیدی داشته باشم

بعد از مدتها زمانی که بعد از چنتا رشته و دانشگاه به حسابداری رسیدم ،یه روز تو پانل زده بود کارگاه اموزشی مالیات بر ارزش افزوده،به خانوم فلانی واسه ثبت و نام مراجعه کنید ،خوشم اومدموضوعی بود که اطلاع داشتن ازش خیلی خوب بود واسه همین رفتم پیش خانوم ( جای خالی چنتا فحشه ابداره) بهش گفتم واسه أین کارگاه میخام اسممو بنویسم،گفت باشه برو بهت زنگ میزنیم،بعدم مث بز نیگام کرد که برمگفتم خانوم شما که اسم منم نپرسیدید! نکنه میخای کلاس به کلاس بیای دنبالمیه اخمی کرد گفت مگه اقای فلانی نیستی ؟ گفتم نه آقای هستم

گفت باشه گفتم یادداشت نمی کنی اسممو ؟؟ یه پوففف ای کردو یه کاغذ از کجاش دراورددنوشت شهرتمو ،بدون نام ،بدون شماره تماس ،یا اصلا یادداشتی که یادش باشه واسه چی نوشته اونجا بود که یاد حرف رفیقم افتادم آس دی میخَ

یه مدتی دنبال خرید خونه بودم و خیلی درگیر این شیرین کاری بنگاهیا شدم ،یجوریا سرکار گذاشتنم,و خونه روز بروز گرون تر شد

عرضم اینه دوستان هیچ وقت به کسی امید الکی ندید ،اگر واقعن نمیخایدکاری انجام بدید ،امیدوارش نکنید ،

داشتم نماز میخوندم وسطش تو ذهنم اومد که واسه کمسیون بنگاه مالیات بر ارزش افزوده هم داره یا نه،یاد موضوع کارگاه افتادم ،دلم خواست بنویسم

یه دوستی دارم که خیلی بهش مدیونم،هرجا گند زدم هرجا به مشکل خوردم راهنمایی ام کرده ،اف ری سی عزیز ممنونم که تو بدترین لحظات چراغ راهنمایی بودی واسم،کاش روزی جبران کنم واست


سلام

هربار که محرم میشه و روضه مسلم ابن عقیل رو میشنوم دلم کباب میشه

این که مسلم به آقا گفته بیاو بعد از جفای کوفیان عاجزانه میخواد که به حسین بگید کوفه نیاد

دارم فکر میکنم که ما هرروز بعد نماز و سخنرانی و عزاداری ودهمه جا میگیم اللهم عجل لولیک الفرج آیا واقعا توانایی و استعداد پذیرش شرایط ظهور رو داریم

مطمئنم اگر آقا سیدو سیزده نفر داشت حتما ظهور میکردم

دوستان نقل شده تو تاریخ که امام حسین دوجا از لشگر دشمن مهلت خواست ،هردوجا هم واسه نماز و عبادت بوده

رمز عاشورا و کربلا همینه .احیای واجبات

شهر ما شبا دسته زنجیر زنی میذارن،جدا از اینکه یه خیابونو میبندن و رفت امد رو مختل میکنن ،برق رو از تیر چراغ برق میکشن وتا صب لامپای پرمصرفی که تو خیابون کشیدن روشن میمونه،صدای تپل ای که تا ساعت یک نصفه شب باعث بی خوابی ملت میشه،و پولهایی که تو دسته عزاداری نذورات مردمه ومعلوم نیست چطوری و کجا خرج میشه ،زنهایی که با صدقلم ارایش میان و من هنوزم نمیفهم علت حضورشون چیه،جوونهایی که تا آخر شب تو خیابون ول هستن و سیگار میکشن و هزار کار 

کسی هست بگه که مردم ایا وقتی تا ساعت یک نصفه شب بیدارین ،نماز صبحتون قضا میشه؟ اصلا نماز میخونین؟ ایاآهمین دسته محفل گناه و آزار و اذیت نیست

نمیدونم اگه امام زمان بیاد چن نفر حاضر از جونشون بگذرن ،از دلار و پیش فروش ماشین بگذرن

 


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کوتاه نوشت